بیندیشید و ثروتمند شوید

بیندیشید و ثروتمند شوید ۴۰ سال پیش بود که در هنگام اجرای مجموعه کنسرت هایی در کالج های سراسر کشور به طور تصادفی به کتابی روی میز قهوه ای متلی، در یکی از شهرهای کوچک مونتانا برخوردم آن کتاب یعنی ” بیندیشید و ثروتمند شوید ” به قلم ناپلئون هیل باورهای من را درباره ی پول چنان تغییر داد که با استفاده از اصول آن توانستم به طرزی باورنکردنی موفقیت مالی را به سوی خود جذب کنم، فکر کردن و ثروتمند شدن چیزی بود که خیلی به آن علاقه مند بودم اما کمی بیش از کشف آن کتاب خودم تصمیم گرفتم بودم راه کسب درآمدم را تغییر دهم.

بنابراین معلوم شد که جذب شدنم به سمت کتاب هیل در واقع پاسخ مستقیم چیزی بود که درخواست کرده بودم ، کمی پس از دیدن کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید در آن متل با مردی آشنا شدم که کاری به من پیشنهاد کرد که دقیقاً مطابق تعالیم هیل بود و باعث شد ۹ سال تمام با شادی توجه ام را بروی ساخت آن حرفه متمرکز کنم.طی آن ۹ سال کسب و کارم رشد کرد و به صورت یک موسسه بین المللی چند میلیون دلاری درآمد و ظرف همان مدت درامدم از حد بخور و نمیر که تنها چیزی بود که قبلاً واقعا می خواستم به حدی رسید که به تمام اهداف مالی جدیدم رسیدم.

آنچه که من از کتاب هیل یاد گرفتم، به قدری برایم مفید بود که کم کم از آن اثر به عنوان جزوه آموزشی برای تعلیم اصول موفقیت به همکارانم استفاده کردم، اما حالا که به عقب نگاه می کنم می بینم با اینکه تعالیم او بی نهایت برای من مفید بود تنها چند تن از همکارانم توانسته اند موفقیت مالی عظیمی کسب کند. بنابراین دنبال سطح دیگری از پاسخ‌ها رفتم که برای طیف وسیع‌تری از مردم مفید باشد من به خاطر تجربه ی شخصی خودم با کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید متقاعد شدم که کسب موفقیت، شیوه ایست که میتوان آن را یاد گرفت.

اما همه آدم ها یک پیغام را از یک جمله نمی گیرند و به یک نتیجه از یک کتاب نمی رسند. بنابراین به محض اینکه درک بیشتر را درخواست کردم کتاب روشنگرانه ریچارد باخ به نام اوهام یا کتاب پندار  سر راهم قرار گرفت. کتاب اوهام یکی از هیجان انگیزترین روزهای زندگی ام را برایم رقم زد و ناگهان مفاهیمی را برایم روشن کرد که ذهنم را به سوی درک پدیده های بعدی زندگ ام را باز کرد اما حاوی هیچ چیز اضافی نبود که آگاهانه بتوانم در کسب و کارم از آن استفاده کنم.