- مععصومه مهرعلی
- شنبه ۲۴ آبان ۹۹
- ۲۲:۰۰
هرم نیاز مازلو
هرم نیاز مازلو یک نظریه در علم روانشناسی است که آبراهام مازلو نظریه پرداز کلاسیک مدیریت در مورد نیاز های اساسی انسان مطرح کرده است. به اعتقاد مازلو، نیازهای آدمی از یک سلسله مراتب برخوردارند که رفتار افراد در لحظات خاص تحت تاثیر شدید این نیاز ها قرار میگیرد. هنگامی که ارضای نیاز ها آغاز میشود، تغییری که در انگیزش فرد رخ خواهد داد بدین گونه است که به جای نیاز های قبل، سطح دیگری از نیاز اهمیت یافته و محرک رفتار خواهد شد. نیاز ها به همین ترتیب تا پایان سلسله مراتب نیاز های اوج گرفته و پس از ارضا فروکش کرده و نوبت به دیگری میرسد.
هرم نیاز مازلو یک نظریه در علم روانشناسی است که شامل پنج مرحله میشود که انگیزه بخش رفتار ماست. آبراهام مازلو نظریه خودش را در سال ۱۹۴۳ بعد از مطالعه بر روی افراد با نمونه ارائه داد.
در قاعده این هرم... که مرحله اول نیاز های انسان را شامل میشود، نیازهای فیزیولوژی و زیستی قرار دارد. نیاز های فیزیولوژی انسان بیشترین تاثیر را بر رفتار فرد دارد، که شامل نیاز هایی از قبیل خوردن، آشامیدن، پوشیدن، نیازهای جنسی، مسکن و نیازهایی در این سطح میباشد که تا زمان ارضا شدن عمده فعالیت های شخصی احتمالا در این سطح قرار گرفته و بقیه نیاز ها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد و به محض برطرف شدن این نیازهای فیزیولوژیکی انسان، نیازهای دیگر انگیزه بیشتری پیدا میکنند و انسان به سطح دو ارتقا مییابد.
سطح دوم نیاز های انسان که در دومین سطح قاعده هرم قرار میگیرد، مربوط به نیاز های امنیتی است. این که انسان برای رهایی از ترس، وحشت، تامین جانی و عدم محرومیت از نیاز های اساسی خود به دنبال امنیتی میگردد، این سطح از نیاز را در بر میگیرد. به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل میشود.
سطح سوم نیاز ها، نیاز های اجتماعیست. این که انسان احساس تعلق و محبت دارد. انسان موجودی اجتماعیست و هنگامی که نیاز های اجتماعی اوج میگیرد، آدمی برای روابط معنی دار با دیگران سخت میکوشد. در اینجاست که انسان تعلق به خانواده، گروه دوستان، همکاران و جامعه و NGO ها را در مسیر زندگی خود قرار داده و به آنها میپردازد. در این مرحله انسان به عشق و ایجاد روابط بهتری با خانواده، دوستان، گروه همکاران و نزدیکان خود میپردازد و تمایل به برقراری روابط بیشتری دارد.
در طبقه چهارم هرم انسان به دنبال احترام و عزت نفس خود میگردد. انسان به دنبال افرادیست که او را تایید کنند. اگر پول و ثروت زیادی جمع آوری کرده و یا موقعیت اجتماعی خوبی دارد به دنبال این است که مورد احترام بیشتری قرار بگیرد و به عنوان یک انسان خاص و متمایز از بقیه افراد در نظر گرفته شود. این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل میشود. اگر انسان نتواند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورد، ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن به رفتار خرابکارانه یا نسنحیده متوسل شود. در واقع این مرحله، مرحله ایست که به شکوفایی انسان و ارزشمندی انسان منجر میشود و انگیزه انسان برای عمل، رقابت کردن و نشان دادن خود به نهایت درجه میرسد.
مرحله پنجم خودشکوفایی و خودانگیزشی است. یعنی شکوفا کردن تمامی استعداد های پنهان آدمی. حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد، همانطور که مازلو بیان میدارد: "آنچه انسان میتواند باشد، باید بشود". آنچه که مهم است و به نظر میرسد هدف از خلقت انسان در آن بنا نهاده شده باشد، در این مرحله خودشکوفایی به چشم میخورد. در این مرحله انسان به خلاقیت میرسد و اگر در انجام رسالت خود آرامش داشته باشد، حقایق همانطور که هستند پذیرفته شوند، و فرد هر کاری را که دوست دارد به بهترین شکل خود انجام دهد به درجه خلاقیت دست پیدا میکند و زندگی بسیار آرام، موفق و خلاقانه ای را برای خود میسازد. بنابر این، برای این که افراد یک جامعه به درجه خودشکوفایی و آرامش و خلاقیت دست پیدا کنند، لازم است که نیاز های اساسی، امنیت، نیاز های اجتماعی و گروهی و احترام در آنها تامین شده تا به افرادی موفق، خلاق و خودشکوفا دست پیدا کنیم.
مازلو معتقد است تا هر سطحی از نیاز های انسان برطرف نشود، به سطح بعدی نخواهد رفت و برای این که به جامعه ای شکوفا دست پیدا کنیم، لازم است که تمام نیاز های چهار طبقه اول را برطرف کنیم.
نظریههای تکمیلی:
نیازهای مذکور در سازمان به صورت های زیر ارضا میشود:
پرداخت حقوق و مزایا و امکانات رفاهی،
ایجاد امنیت شغلی و مقررات حمایتی،
تشکیل گروههای رسمی و غیر رسمی در محیط کار،
قائل شدن حرمت برای فرد و کار او در مراتب مختلف سازمان
و ایجاد امکانات برای شکوفایی توانایی بالقوه افراد.
به طبقه بندی مذکور دو نیاز دانشاندوزی، شناخت و درک پدیده ها و نیاز به زیبایی و نظم نیز اضافه شده است که قبل از نیاز به خودشکوفایی قرار میگیرد.
اگر چه نظریه سلسله مراتب نیاز ها مستقیما برای انگیزش کاری طراحی نشده است، اما میتوان نتیجه گرفت که با ارضای این نیازها برای فرد انگیزه به کار در سازمان ایجاد خواهد شد.
سلام قسمت چهارم و قسمت سوم یکیه؟؟ تو فایل دانلود اسمش تکراری میاد