- مععصومه مهرعلی
- پنجشنبه ۶ آذر ۹۹
- ۰۷:۰۰
به نام خدا
چگونه میتوانیم اهداف بزرگ زندگیمان را به واقعیت تبدیل کنیم؟
همه ما تجربه تصمیمات گرفته شده و نافرجام زیادی داریم. در بسیاری از مراحل زندگیمان هدف هایی را در نظر داریم و یا قصد انجام بسیاری از کارها را داشته ایم که بی سرانجام مانده و یا میمانند. گاهی قدرت انجام آنها را در خود نمیبینیم و گاهی سستی و اهمال کاری و به اصطلاح پشت گوش اندازی های ما باعث به ثمر نرسیدن آنها میشود. در هر حال فرقی نمیکند، آن چه مهم است این است که ما تمایل به انجام خیلی از کارها را داریم که یا شروعشان نمیکنیم و یا در نیمه راه آنها را رها کرده و به نتیجه نمیرسانیم.
در این مقاله من به شما کمک میکنم تصمیمات و اهداف خود را در چند مرحله و با انجام چند تکنیک ساده به عملکرد و برنامه ریزی متفاوتی تبدیل کنید و به امید خدا و به قدرت اراده خود بتوانید به تمام آرزو های قشنگتان برسید. (برای مطالعه بقیه مقاله، روی "ادامه مطلب" کلیک کنید)
۵ نکته اساسی برای شروع هر کار
۱.تعیین هدف
اگر هر کدام از ما چشم انداز ۵ ساله ای داشته باشیم و بدانیم که قرار است ۵ سال بعد به کجا برسیم و در چه جایگاهی از نظر شغلی، اجتماعی، خانوادگی، سلامتی و ... قرار بگیریم، خیلی راحت تر میتوانیم به آنها دست پیدا کنیم. چشم انداز ۵ ساله درست مثل فانوس دریایی عمل میکند که راهنمای روشن برای دریا نوردان است.
یکی از مهم ترین دلایلی که زندگی ما معمولا به یک روال خاص پیش رفته و تغییر اساسی نمیکند، نداشتن چشم انداز است. به همین دلیل ما دچار روزمرگی میشویم. از نظر من، روزمرگی به معنی مرگ اهداف و آرزوهاست. پس حتما چشم انداز ۵ ساله خود را مشخص کنید. همین الان این کار را انجام دهید! چشم انداز خود را در تمام زمینه های زندگی بنویسید.
در مرحله بعد بررسی کنید که چطور میتوانید چشم انداز خود را به اهداف ۵ ساله تقسیم کرده و برای هر سال برنامه خاصی داشته باشید. مثلا اگر قرار است شما در یک رشته علمی تخصص بگیرید، لازم است هر سال چه کاری انجام دهید؟ شرکت در کنکور و یا کلاس های دانشگاهی؟ و یا نه، شرکت در دوره های علمی آزاد و یا هر روش دیگری که برای رسیدن به چشم انداز ۵ ساله لازم است.
مثال دیگر این که اگر چشم انداز شغلی شما این است که یک خیاط درجه یک و مطرح باشید، برای ۵ سال آینده خود برنامه بچینید. آیا میخواهید از آموزش های رشته خیاطی در موسسات استفاده کنید؟ و یا به صورت تجربی آموزش ببینید؟ و یا هر راه دیگری که وجود دارد را مکتوب نموده و معایب و محاسن تک تک آنها را بررسی نمایید تا بهترین روش دستیابی به هدف برایتان روشن شود. ضمنا شما باید بدانید در طول یک سال چه چیز هایی را باید یاد بگیرید و چه اقداماتی را باید انجام دهید؟ یعنی برای هر سال به صورت مجزا بودجه بندی و طراحی لازم را انجام دهید که مشخص باشد در پایان سال اول، دوم، سوم، چهارم و در پایان سال پنجم در کجای مسیر رسیدن به چشم انداز قرار دارید.
پس از تعیین اهداف یک ساله، آنها را به اهداف شش ماهه، سه ماهه و یک ماهه تقسیم بندی کنید. با این کار مشخص میشود در هر ماه باید چه کاری را انجام دهید و از سردرگمی رها خواهید شد.
اگر شما همین الان این کار را انجام ندهید، از جمله انسان های اهمال کار هستید! خوب است بدانید مکتوب نبودن هدف، مانع بزرگی برای رسیدن به آنهاست. برای هدف گذاری عالیتر، شما میتوانید از پنج فایل صوتی دوره هدفگذاری که در وبلاگ قرار دارد استفاده کنید و تمام ترفند های هدفگذاری گفته شده را آموزش ببینید.
اگر شما کارمند هستید، در همینجا میتوانید به شغل جدیدی فکر کنید و با پیدا کردن علایق خود در تایم آزاد دست به کار شغل دیگری شوید. زمانی که درآمدتان از شغل دوم به اندازه شغل کارمندیتان شد، به راحتی میتوانید کارمندی را رها کرده و شغل مورد علاقه را توسعه دهید و اطمینان داشته باشید که موفقیت و درآمدی بیشتر از کارمندی را به شما برمیگرداند.
در صورتی که شما شغل آزاد دارید و یا کاسب هستید، میتوانید با تعیین هدف و چشم انداز به توسعه و گسترش کار خود بیندیشید و برنامه ریزی لازم را داشته باشید. در اینجا به دو نکته اساسی و لازم میپردازم:
۱. لازم نیست کار خیلی سخت و شاقی را انجام دهیم! فقط کافیست هر روز گام های کوچکی برای نزدیک شدن به اهدافمان برداریم.
۲. هر روزی که اقدام لازم را انجام میدهیم حالمان خوب است و از خودمان راضی هستیم. پس برای جلب رضایت خودمان هم که شده باید اقدام کنیم. اگر به زندگی انسان های شاکی و ناراحت و افسرده نظری داشته باشیم متوجه میشویم که اهل هدفگذاری و اقدام های جدید نیستند و دچار روزمرگی شده اند. ما به راحتی میتوانیم با اقدامات جدید به حال خوب و پیشرفت به سوی موفقیت دست پیدا کنیم.
۲. غلبه بر ترس ها
دومین علتی که مانع شروع کارها و یا علت نرسیدن به اهداف ماست، ترسهای ما هستند. زمانی که تصمیم به انجام کارهای جدید میگیریم، ترسهای زیادی به سراغ ما میآیند که به عنوان انرژی خوار ها عمل میکنند و اجازه اقدام کردن را به ما نمیدهند. ترس از نشدن ها، شکست ها، ترس از این که قدرت انجامش را نداشته باشیم، ترس از تمسخر دیگران و ...
برای غلبه بر هر چیزی و در اینجا غلبه بر ترس ها، بهترین روش، شناسایی عوامل ترس است که انشاالله در مقاله بعدی با عنوان "چگونه بر ترس های خود غلبه کنیم؟" به آن میپردازیم. اما همین قدر بدانیم که ترس ها به ما خیانت میکنند و جلوی پیشرفت ما را میگیرند، ولی ما با شناسایی عوامل ترس میتوانیم بر آنها غلبه کنیم و سپس به اهدافمان دست یابیم.
۳. شناسایی و ترک عادات نامطلوب
سومین عامل کمک کننده که میتوانیم با رعایت کردن آن به اهداف خود دست پیدا کنیم شناسایی رفتار های اشتباه و عادات نامطلوب ماست. به عنوان مثال، اگر شما یک فرد سیگاری هستید و یا اضافه وزن دارید و یا یک انسان ولخرج هستید که مدیریت صحیح بر رفتار و عملکرد خود ندارید، لازم است که ابتدا عادت های نامطلوب خود را شناسایی و لیست کنید و سپس با هدفگذاری برای ترک آنها و یا جایگزینی با رفتار مطلوب، میتوانید یکی یکی عادات نامطلوب را از خود دور کنید. به طور مثال اگر متوجه شدید که ۲۰ کیلو اضافه وزن دارید و به غذاهای پرکالری بسیار علاقه مندید، کافیست با مصرف یک بشقاب سالاد قبل از شروع غذا، قدم اول را برای ترک این عادت نامطلوب و کاهش وزن خود بردارید. قدم دوم میتواند ترک نوشابه و نوشیدنی های قند دار باشد و در ادامه، رفتار های مطلوب دیگر نظیر پیاده روی و ورزش را در برنامه روزانه خود داشته باشید.
۴. دوری از کمال گرایی
چهارمین مانع اقدام و شروع هر کاری میتواند کمال گرایی و یا کامل گرایی باشد. خیلی از افرادی که دارای ویژگی صفر یا صدی هستند (که به آنها "سیاه سفید" و یا "همه یا هیچ" هم گفته میشود) تا زمانی که به موفقیت صددرصدی خود اطمینان حاصل نکنند دست به شروع کاری نمیزنند. آنها معتقدند یا کاری را شروع نمیکنند و یا اگر دست به کار شدند، باید در حد اعلای خود آن را تمام کنند. در حالی که بسیاری از عوامل دست ما نیستند و ممکن است ما قادر نباشیم خیلی از شرایط را پیش بینی کنیم و یا جلوی بسیاری از اتفاقات را بگیریم. در اینجا کمال طلبی مانع شروع کار است، به همین دلیل بسیاری از افراد را میبینیم که تا سن سی سالگی هم دست به هیچ کاری نزده اند و هنوز دستشان در جیب کس دیگریست! نکته ای که مهم است این است که ما باید کارمان را شروع کنیم و در مسیر حرکت کامل تر شویم و موانع را یکی پس از دیگری برطرف کنیم. بسیاری از کارها و برنامه ها در طی مسیر خود را نشان میدهد، که برای رفع آنها با توجه به شرایط خاص تصمیم گیری میکنیم. پس بهتر است خود را درگیر تفکر همه یا هیچ، یا صفر و صدی نکنیم. نقطه رهایی از حس کمال گرایی میتواند نقطه شروع کارها باشد.
با این روش میتوانیم حین انجام کارها به تبلیغات، سیستم سازی و حتی کسب مهارت های بیشتر دست بزنیم و ابزار ها و روش های بیشتری را وارد حیطه کاری خود کنیم.
۵. آسان سازی کارها
یکی از موانع اقدام و مسائلی که باعث میشود ما دست به شروع کارها نزنیم و در مسیر ادامه ندهیم و کارها را نیمه تمام باقی بگذاریم، بزرگ بودن اهداف و دست نیافتنی بودن آنهاست. گاهی اهداف ما آنقدر بزرگ است که ما خود را لایق رسیدن به آنها نمیدانیم و یا میاندیشیم که برای آن کار ساخته نشده ایم، در حالی که بسیاری از افراد آن کار را انجام داده و به ثمر رسانده اند. نکته طلایی اینجاست که ما بدانیم ذهن ما برای انجام کارهای سخت و بزرگ مانع تراشی کرده و جلوی اقدام لازم را میگیرد. لازم است ما دست به کار شده و کارهای بزرگ را کوچک و تقسیم بندی کنیم، و اصطلاحا آسان سازی نماییم. زمانی که کارهایی را در مقیاس کوچک با موفقیت به پایان رسانیم و آنها را در لیست هدفمان تیک بزنیم، ذهنمان به توانایی ما باور پیدا میکند و از این پس ما را در انجام کارهای بعدی یاری میرساند و قبول میکند که ما میتوانیم همین کارها را در مقیاس بزرگتر هم انجام دهیم.
از شما خواننده گرامی سپاسگزارم که برای اهداف و برنامه ریزی در زندگی ارزش قائل شده و به یادگیری روی آورده اید. آرزو میکنم با کمک هم ایرانی آباد و شادتر بسازیم.
خوشحال میشوم اگر در بخش نظرات، دیدگاه ارزشمندتون رو نسبت به مقاله برای من یادداشت کنید
امیدوارم به تمام آرزوهای قشنگتان برسید
معصومه مهرعلی
مدرس و مشاور قانون جذب و پرورش افکار
سلام قسمت چهارم و قسمت سوم یکیه؟؟ تو فایل دانلود اسمش تکراری میاد